تو پارانویای بزرگ

در انتظار سوژه جدید

تو همه چی را میبلعی

خوشبختی و شادی را

تو پادشاه پیر کوههای مرموز

به رابطه جنسی خدمتکار و دخترت شک داری

تو درست کننده راههایی

تو پیامبر این سرزمینی

تو مجازات کننده ای

تو مهربانی

تو راههای زیادی برای نفرت پراکنی داری

از چشمهایت خون بیرون میریزد و از دهانت گه

اعلی حضرت ما به تو نیاز داریم

حرفایی فرو خرده شده

خشونتی نهفته شده

حسادتی پنهان شده

وقت انتقام گرفتن است